ساغر عزیزی در گفتوگو با صنعت و توریسم:
فقط نقش فرح را بازی کردم، قضاوت او با تاریخ است
ساغر عزیزی را در آثاری همچون دیوار شیشهای، تبریز در مه، یلدا، سالهای مشروطه و … را دیدهایم.
این بازیگر تلویزیون، تئاتر و سینما سریال معمایشاه ساخته محمدرضا ورزی مهمان مخاطبان تلویزیون بوده.
گفتگوی ما با این هنرمند پیشروی شماست.
خانم عزیزی به عنوان یک هنرمند چه اندازه اهل سفر هستید؟
بزرگترین تفریح زندگی من سفر کردن است و به جرأت میگویم که هفتاد درصد ایران را بهصورت جادهای سفر کردهام. اکثریت ارتفاعات ایران، کویرها و جنگلها را با تورهای مختلف و گاهی به همراه دوستان رفتهام. علاقه زیاد من به طبیعت تبدیل به نوعی تعصب شده است که گاهی باعث ناراحتی دیگران میشوم. همچنین به تفکیک زباله اعتقاد راسخی دارم. در یکی از سفرهایم به شهر تالش، به ارتفاعات رفته و چادر زده بودیم. وقتی از ارتفاعات ۳۰۰۰ متری به سمت پایین حرکت میکردیم، سمفونی قورباغهها، دشتهای رنگین با گلهای زرد و بنفش و شقایقهای بزرگ و همه این زیباییها حتی در تخیل هم نمیگنجید. در طول این سفر همه زبالهها را در پلاستیکهای متعدد تفکیک کرده بودیم. میان راه همه زبالهها را داخل دره ریختند و این موضوع سبب عصبانیت من شد و گویا سالها اهالی آن روستا تمامی زبالهها را درون آن دره میریختند. بحث من باعث ناراحتی اطرافیان شد و حتی لیدر تور نیز به من تذکر داد که شما سفر را برای خودتان و اطرافیان سخت میکنید. نزدیک ساحل تازه متوجه این موضوع شدیم که همه این زبالهها به دریا میرسد.
در ساحل نیز متأسفانه شاهد انواع زبالههای بهجامانده از تفریحات مردم بودیم. شاید به عنوان تشکر از طبیعت بهتر بود تا ظرفهای یکبار مصرف، باقیمانده میوه و غذا و انواع زبالههای دیگر از محدوده ساحل و دریا جمعآوری میشدند. بعد از آن ماجرا حدود دو ماه هر روز به سازمان محیطزیست مراجعه میکردم تا شاید در راستای فرهنگسازی عملی مثبت صورت گیرد.
عکسهایی از آن روستا در اینترنت موجود است و اهالی آن روستا اطلاع ندارند که بعد از این همه سال زبالههایی که داخل دره ریخته میشود از طریق رودخانه به سوی دریا هدایت میشود. سواحل شمال از کثیفترین سواحل هستند خصوصا در منطقه تالش که به بحرانی تأسفبرانگیز بدل شده است. در آن برهه کاری برای بهبود این وضعیت صورت نگرفت و قصد من تهیه برنامهای مستند بود در راستای فرهنگسازی اما متاسفانه تهیه بودجه از طرف سازمان محیطزیست عملی نشد. همهجای دنیا از این طلای کثیف درآمدزایی میکنند. حتی اگر فکر کنیم که این زبالهها با یک ماشین به محل موردنظر برده میشود، بازهم به احترام شخص مسوول تفکیک پلاستیکها از باقی زبالهها، باید در منزل حداقل کار لازم را انجام دهیم. در حقیقت جداسازی زباله خشک از تر بهترین راه برای سرعت بخشیدن به بهبود وضعیت کنونی است، البته در حالحاضر بسیاری از این مسائل توسط مردم تا حدودی رعایت میشود اما باید توجه داشت که راه درازی برای حفاظت از محیط زیست در پیش داریم.
برای فرهنگسازی در خصوص این مسائل که شما نیز چند مورد را بهصورت عینی بیان کردید، چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
بعد از ماجرای تأسفبرانگیز تالش بارها سراغ افرادی چون رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست رفتم که متأسفانه همکاری قابل بازگویی صورت نگرفت. سالهای گذشته در منزلی زندگی میکردم که صاحبخانه خانمی دچار وسواس بود. حیاتی به وسعت هزار متر، با آب شسته میشد. بارها اعتراض کردم و به فردی که مسوول این کار بود روش استفاده صحیح از تی را برای انجام این کار متذکر شدم. آب، جارو نیست بلکه سرمایه ملی است. این بزرگوار متأسفانه متوجه کار اشتباه خود نبود. این موارد احتیاج به فرهنگسازی دارد. در حالحاظر دنبال اسپانسری هستم که به من برای ساخت برنامهای که گویای تمامی این معضلات باشد، یاری کند. برنامهای که نهتنها برای نسل بالغ بلکه برای کودکان ما نیز تأثیرگذار باشد. متأسفانه هنوز بزرگسالان ما در اینخصوص مشکل دارند. باید آموزشهای لازم به نسل جدید داده شود. پلاستیک بین صد و پنجاه تا سیصد سال عمر میکند. وقتی در ارتفاع سه هزار متری بطری آب را رها میکنید، وظیفه دولت نیست که این زبالهها را جمعآوری کند. آیا بهتر نیست انگشت اتهام را به سوی خود بگیریم. ما باید خودمان در این تغییرات نقش داشته باشیم و منتظر اتفاقی از بیرون نباشیم. ما ایرانی هستیم و بایددر حفظ میهن بکوشیم.
من به عنوان یک شهروند و هنرمند، عاشق سرزمینم هستم. سرزمینی با این جغرافیا که همه مواهب را با هم داراست و در واقع چهار فصل را در خود گنجانده است. امیدوارم قدر این نعمات را بیشتر بدانیم.
در سفرهای داخلی که تاکنون داشتهاید، کدام منطقه در نظرتان جذابتر آمده است؟
سفر به کویر بیش از باقی مناطق برای من جذاب است. به جرأت میگویم یکی از مکانهایی که خداوند را در آغوش گرفتم، کویر بوده است.
برای سفر چه مکانی را به ما پیشنهاد میکنید؟
قطعاً کویر بهترین انتخاب خواهد بود.
و پیشنهادتان برای یک غذای سنتی ایرانی چیست؟
کلم پلوی شیرازی.
برای سوال پایانی، با توجه به فعالیتهایی که تاکنون در تئاتر و سینما داشتهاید، نقشآفرینی شما در سریال معمایشاه در نقش فرح باید بسیار خاص باشد، چراکه یک شخصیت تاریخ معاصر که هنوز هم در قید حیات هست را ایفا کردید. این شخصیت چه میزان نیاز به مطالعه و تحقیق داشت و تا چه اندازه ماحصل همفکری شما با دیگران و تحلیلها و بداهههای شخص شماست؟
پیشنهاد بازی در نقش ملکه برای من بسیار جذاب بود البته بعد از شروع کار، مساله معاصر بودن و در قید حیات بودن فردی که در نقش او قرار گرفتم، کمی برایم دلهره ایجاد کرد. اذعان میکنم که یکبار قرارداد را به سبب نگرانیهای خودم لغو کردم و باید از سیاسی بودن این نقش نیز به عنوان یکی از دلایل عدمرضایتم یاد کنم. به هر حال با هر کم و کیفی ما به توافق رسیدیم و بهتر است بگویم من با خودم به توافق رسیدم. بعد از مطالعه در مورد این فرد سعی کردم به باور درستی برسم و در واقع به جای تقلید به خلق شخصیت پرداختم.
تمام تلاشم را در اینخصوص کردم و بعد از آن به مدت سه سال است که فعالیتی نداشتهام و در حقیقت تنها به نقش آفرینی در تئاتر پرداختهام. شانزده سال سابقه کاری که با کارگردانهای مختلف داشتهام. بعد از شناخت من از سوی کارگردان و مشاهده عشق به هنر در وجودم، نقشهایی را پیشنهاد میدادند و اکنون خانهنشینی سه سالهام بسیار دردناک است. روزهایی که میتوانست بهترین زمان برای نقشآفرینی باشد. متأسفانه در حالحضر تمثیلی از چوب دوسر طلا شدهام. مخالفان و موافقان فرح برخورد بدی با من دارند و خطاب به آنها میگویم من تنها به مدت یک سال و هفت ماه نقش این خانم را بازی کردم. تمام تلاشم را برای ارائه بازی درخور و شایسته بهکار بستم. تحمل گریمهای دوازده ساعته، تراشیدن موی سر و ابرو و بسته شدن بدنم با بانداژ کار آسانی نبود. قضاوت این بانو و تاریخ نیز در حد توان من نیست.