پرند زاهدی در گفتوگو با صنعت و توریسم:
سفر جای خاصی در فیلمهایم دارد
پرند زاهدی در نیمه اول دهه هفتاد در فیلمهایی همچون اسکادران عشق، پاکباخته، شیرین و فرهاد و گاردویژه ایفای نقش کرد و پس از آن بازیگری را کنار گذاشت و به کارگردانی روی آورد.
وي ساخت سريال فرزند ايران و فيلم كوتاه هستي، زير خاكستر و تله فيلمهاي عروس زندان، آبي گاهي آسمان و آلونك را در كارنامه خود دارد.
با پرند زاهدی که قرار است، اولین فیلم بلند سینماییاش را بسازد، از ایران و هنر و محیطزیست سخن گفتیم.
خانم زاهدی چقدر اهل سفر هستید؟
بسیار زیاد، بیشتر اعضای خانواده من مقیم ایران نیستند و به همین دلیل از کودکی، زیاد سفر رفتهام. بعد از آن هم وقتی مستقل شدم، بین سالهای ۷۶ تا ۷۹ در کیش زندگی کردم و از سال ۸۱ تا ۸۵ هم دوبی بودم. هجده سالم بود که ازدواج کردم و در این سفرها و نقل مکانها دخترم که حالا دانشجو است، با من بود. به نظرم سفر باعث میشود جریان خون انسان شدت بگیرد و نبض انسان تندتر بزند.
کشف و شهود سفر را بسیار دوست دارم. اینکه بدانم آداب و رسوم مردم منطقهای که به آن سفر کردهام، چیست، آب و هوایش چگونه است و… برایم جذابیت دارد. از لوکیشن فیلمهایم مشخص است که چنین روحیهای دارم چون حتما فیلمهایم لوکیشن خارج از تهران دارند. من ۳۸ سال سن دارم و شاید بتوانم بگویم بیست سالش را در سفر بودهام و به نظرم هیچ شهری به زیبایی تهران نیست البته اگر تهران، تهران باشد. فرهنگی که در دیوارههای این شهر رسوخ کرده، قابل انکار نیست اما متاسفم که شهرمان پارکینگ شده است و باید فکری به حال آن کرد.
طی سفرهایی که در کشورمان داشتهاید، سفر به کدام شهر یا منطقه برایتان جذابتر بوده است؟
سرعین و اردبیل را بسیار دوست دارم. به امام رضا(ع) ارادت ویژهای دارم و مشهد را از این حیث دوست دارم. آلاشت بسیار زیبا است. از سفرهایم به این مناطق خاطرات خوبی دارم. اخیرا سفری به اصفهان داشتم. میدان نقشجهان بسیار زیبا و عالی است و تا به حال این میدان را به این زیبایی ندیده بودم. نورپردازی بسیار زیبائی دارد که حکایت از رسیدگی درست مسوولان داشت، البته این را هم بگویم، مناطق توریستی اصفهان بسیار خوب رسیدگی شده بودند اما مناطق دیگر شهر اینطور نبود و به نظرم وقتی سیستم مدیریت شهری میتواند به مناطق توریستی رسیدگی کند، بهتر است به دیگر مناطق هم رسیدگی بیشتری داشته باشد.
یکی از شهرها یا مناطق کشورمان را برای سفر و یک غذای سنتی یا محلی را به ما پیشنهاد بدهید؟
گردنه حیران و سرعین را پیشنهاد میدهم همچنین در شمال کشور آلاشت در حوالی سوادکوه و جنگلهای حریص در اطراف جواهرده از دیگر پیشنهاداتم هستند. جنوب را هم دوست دارم و از جنوب شوشتر را پیشنهاد میکنم که نماهای تاریخی خوبی دارد. خوشبختانه وجب به وجب این خاک دیدنی است، دیدنیهای متفاوتی که تماشای آنها هر انسانی را سر ذوق میآورد. غذاهای جنوب را پیشنهاد میکنم مثل قلیهماهی و فلافل، آشدوغ سرعین هم بسیار خوب است.
طی سفرهایی که در کشورمان داشتهاید، حتما مانند هر شهروندی با موضوعاتی همچون اینکه برخی هنوز درست نمیدانند که زباله را در سفر چگونه باید تخلیه کنند و هرجایی نباید زبالهها را دور انداخت یا روی اماکن تاریخی یادگاری مینویسند یا اینکه در بازدید از یک مکان تاریخی بیشتر از اینکه به تاریخچه آن توجه کنند، مشغول عکس گرفتن میشوند، برخورد کردهاید. مسلما همه این موضوعات نیازمند فرهنگ سازی است. نظر شما در اینباره چیست؟
ما در کشورمان مدعی یک فرهنگ ۲۵۰۰ ساله هستیم اما متاسفانه ردپایی از آن فرهنگ دیده نمیشود. عادت کردهایم که یک ویترین خوب داشته باشیم؛ نمونهاش همین عکس گرفتن که اشاره کردید. کاملا درست است. نیاز به فرهنگسازی داریم که در رانندگی برای هم بوق نزنیم، حیوان آزاری نکنیم و … معمولا در زمینه محیطزیست صاحبنظر نیستم اما معتقدم خانم ابتکار تلاش زیادی میکند و البته سازمانهای مختلف نیز باید با سازمان محیطزیست همکاری کنند، ضمن اینکه هرکدام از ما باید از لحاظ فرهنگی روی خودمان کار کنیم، باید در زمینه محیطزیست قوانین اجرایی با اشد مجازات داشته باشیم که جریمه و پیگرد قانونی داشته باشد و البته بازدارنده هم باشد.
به فعالیتهای هنریتان بپردازیم. شما طی سالهای اخیر به کارگردانی روی آوردید. چه شد که بازیگری را کنار گذاشتید؟
بازیگری جذابیتهای زیادی دارد. بیست سال است که بازی نکردهام. آن زمان چهار فیلم سینمایی بازی کردم که نقش اول آنها را ایفا کردم. فیلمهای سختی بودند، مثلا فیلمبرداری اسکادران عشق یازده ماه طول کشید و این برای یک فیلم سینمایی زمان طولانی است. بسیار سخت بود. درست زمانی که مطرح شده بودم و موردتوجه قرار گرفتم، بازیگری را کنار گذاشتم. تصمیم سختی بود اما دلایلی داشتم. از جمله اینکه بعد از پایان اسکادرانعشق، سعید حاجیمیری تهیهکننده و کارگردان آن فیلم به من گفت، قول بده بعد از این فیلم نقشهای بهتر از شخصیت مریم که در این فیلم بازی کردی را بپذیری و واقعا در تمام این سالها نقشی بهخوبی آن نقش به من پیشنهاد نشد. دلیل دیگرم این بود که پدرم را زمان فیلمبرداری اسکادرانعشق از دست دادم. پدرم راضی به بازیگری من نبود و وقتی این اتفاق افتاد، دیگر مایل نبودم، بازی کنم. در آن زمان دستیار کارگردانی را هم تجربه کردم و فکر کردم که کارگردانی کنم. یک دوره فیلمسازی در کلن آلمان دیدم که البته آن را هم نیمهکاره رها کردم. در این مدت فیلمهای زیادی نساختم اما به جز فیلم اولم که توقیف شد، بقیه آثارم موردتوجه قرار گرفتند. دیر به دیر فیلم میسازم اما برای هر اثرم تمام انرژیام را میگذارم.
مطالب دیگر در حوزه مصاحبه اختصاصی بازیگران را درتوریسم پرس دنبال کنید.