مونا فرجاد در گفت‌وگو با صنعت و توریسم:
خانم فرجاد چقدر اهل سفر هستید و سفر چه چیزی به شما به عنوان یک انسان اضافه می‌کند؟
تجربه بودن در مكان‌هاي مختلف برایم لذت‌بخش است. ديدن مردماني با فرهنگ، گويش و تفكرات مختلف آموزنده و چالش برانگيز است. به‌نظرم ديدن مكان‌هاي جديد نوع نگاه انسان را به زندگي تغيير مي‌دهد و باعث وسعت ديد انسان می‌شود. در مجموع لمس یک طبيعت جديد انگار انرژي حيات را در من تزريق مي‌كند.
در سفرهای داخلی که در کشورمان داشتید سفر به کدام شهر با منطقه برایتان جذاب‌تر بوده و خاطره‌انگیزتر؟
كلا سر سبزي را خيلي دوست دارم، براي همين شمال ايران برایم چشم‌نواز است اما نمي‌شود زيبايي‌هاي كوير را هم درنظر نگرفت و ندید.
یک منطقه یا شهر از کشورمان را پیشنهاد بدهید و یک غذای سنتی محلی.
تبريز شهر بسيار تميزي است با غذاهاي خوشمزه، يزد هم مردم مهرباني دارد. برای غذا هم آش شولي يزد بسیار خوب است. غذاهاي مشهد، تبريز و گيلان بسیار خوشمزه هستند. آش شله‌قلمكار اهواز هم بسيار لذيذ است.
به نظرتان در بحث حفاظت از محیط زیست و جاذبه‌های توریستی کشورمان چه باید کرد که در بین آحاد جامعه حفاظت از محیط زیست و جاذبه‌های توریستی و گردشگری که در کشورمان کم هم نیست، نهادینه شود؟ مثلا حتما شما هم مانند بسیاری از هموطنان دیده‌اید که برخی در رعایت مسایل ابتدایی مثل نریختن زباله یا یادگاری ننوشتن روی ابنیه تاریخی هنوز در ابتدای راه هستند یا اینکه در بازدید از اماکن تاریخی برخی به جای اینکه اطلاعاتشان را از آن مکان تاریخی بالا ببرند و یا از آن بنای تاریخی لذت ببرند، بیشتر درگیر این هستند که عکس یادگاری بگیرند. مسلما راه حل این مشکل فرهنگسازی است و البته فرهنگ مردم هم در این راستا بالا رفته است اما هنوز برای رسیدن به شرایط ایده‌آل راه‌درازی درپیش داریم. شما نظرتان چیست؟
فرهنگسازی باید از خانواده‌ها، مدارس، صداوسیما و دیگر رسانه‌ها شروع شود. باید به فرزندانمان به عنوان نسل آینده یاد بدهیم که آنها در برابر محیط‌زیست مسوول هستند. برخی مسایل کلان زیست‌محیطی مربوط به مسوولان و دولت است مانند دریاچه ارومیه، زاینده‌رود، تالاب‌های جنوب کشور که باید درباره‌شان اقدامات اساسی صورت بگیرد ولی شهروندان هم مسوولیتی دارند که نباید از آنها غافل شوند. باید بدانیم محیط‌زیست یعنی زمین، ما انسان‌ها، حیوانات، گیاهان. پس زمین را دوست داشته باشیم و زباله نریزیم. با حیوانات مهربان‌تر باشیم. روی درختان یادگاری ننویسیم و درختان را بی‌مورد قطع نکنیم و اگر هم قطع می‌کنیم، درختان دیگری بکاریم. هر‌کدام از خودمان شروع کنیم و خودمان را مسوول و موظف بدانیم و کاری نداشته باشیم که دیگران چه می‌کنند. اگر هر‌کدام وظیفه‌مان را در قبال محیط‌زیست درست انجام بدهیم، اثرات خوبش را خواهیم دید.
کمی هم به فعالیت‌های هنری تان بپردازیم.
از نقش فاطمه خاکپور در این سریال آرام می‌گیریم برایمان بگویید.
او یک دختر از یک خانواده فرهنگی است با یک ازدواج شکست خورده. مسلما کسی مایل نیست زندگی‌اش از هم بپاشد و همه خواستار یک زندگی مشترک توام با خوشبختی و آرامش هستند اما اگر دو نفر واقعا نتوانند کنارهم زندگی کنند، می‌توانند از همه جدا شوند. خداوند همان‌گونه که حکم ازدواج گذاشته، حکم طلاق همسر قرار داده است.
من طلاق را تایید نمی‌کنم اما آخرین راه حل است برای دو نفر که هرگز نمی‌توانند کنار هم بمانند البته در جامعه ما مطلقه بودن شاید هنوز تابو باشد ولی خوشبختانه نگاه مردم بهتر شده است.
نگاه‌‌تان نسبت به اوضاع و احوال این روزهای سریال سازی در تلویزیون چیست، به عنوان بازیگری که در این رسانه زیاد فعالیت کردید؟
شرایط اقتصادی تلویزیون خیلی خوب نیست. امیدوارم بودجه‌ای تزریق شود تا آثار بهتر و باکیفیت‌تری تولید شود تا مردم بیشتر جذب این رسانه شوند.
