مزار هفتتنان و عطر گل ياس
در دامنه کوه مرتاضعلي که به چهل مقام نيز شهرت دارد و تقريباً قسمتي از شمال شهر شيراز را در برميگيرد، بر مسافتي چند از تربت پاک مزار شمسالدين محمد حافظ شيرازي، شاعر شيرينسخن و غزلسراي شهير و نامدار ايران زمين، بنايي زيبا با فرمي دلپذير از عهد کريمخانزند در ميانه باغي دلگشا، سرسبز و مشجر که بوي عطر گل ياس آن فضاي عمارت و قبور هفتتنان را معطر ساخته است، چشماندازي از بنايي دواشکوبه و کوچک جان را از جسم خاکي ميرهاند و در التهاب ديدار و نظاره بر اين درگه و هياکل منوّر و مصوّر در ديوارنگارهها و کتيبههاي روي سنگمزارها، روح را نيز صفاي ديگري ميبخشد.
اين بناي کوچک با صحن مشجّر و پر از صفا در حاشيه شمالي بلواري به هيمن نام جاي گزيده و پيشدرآمدي از سردر آجري و يکيسري طاقنماي قديمي و کاروانسرايي کوچک و همزمان، ما را بهسوي در چوبي قديمي منبتکاري شده با درکوبهاي برنجي هدايت ميکند.
پس از عبور از در چوبي به باغ وسيع مشجري با انواع درختان گل و از جمله ياس امينالدوله که بوي عطرش فضاي هفتتنان را عطرآگين کرده است وارد ميشويم. در اينجا بزرگ مرداني در جوار هم آرميده و سينه خاک را معطر ساختهاند. مرگ زيبايي که اينان با دل و جان پذيرفتهاند، روايتي است زيبا، شنيدني و خواندني که بجاست قبل از شرح بنا در همين سطور از سفرنامه فرانکلين که همو نيز در ديدارش از شيراز درباره اين مکان شنيده است، نقل شود.
در شمال آرامگاه حافظ عمارتي مجلل قرار دارد که ايرانيها آن را «بقعه هفتتنان» مينامند و اين نام بهخاطر هفت درويشي است که در آن ديده برخاک نهادهاند.
هفت درويشي که از راهي دور آمده تا در آن دوردستهاي تاريخ در اين مکان تاريخي سکني گزينند.
اين دراويش در محلي که امروزه به همين نام هفتتنان شهرت دارد، ساکن شدند و آنقدر در اينجا ماندند تا روح از قفس اين هفتتن بهپرواز درآمد و يکي از پي ديگري به ديار باقي شتافتند و اين عمارت به پاس آنان به دستور کريمخانزند بنا گرديد.
بناي اصلي در سمت شمال صحن باغ واقع است و در ميانه آن تالار شاهنشين با دو ستون سنگي مرتفع و تزئينات ديوارنگاره اُبهتي خاص به بنا داده و چشم را مزين به تصاوير جذاب مينمايد. در دو سمت تالار دهليزي وسيع قرار دارد با راهپله و دو اتاق کوچک قرينه که دو طبقه را از هم جدا ميسازد. اين اطاقها هرکدام داراي درهاي چوبي منبت و به شکل ارسيهاي قديمي است.
اين آثار احتمالاً در زمان حيات و زندگي آن عارفان بهعنوان چلهخانه، مصلي و يا محل استراحت مورد استفاده بوده و پس از مرگشان وکيلالرعايا بر اين بارگاه توجهي خاص مبذول و بر رونقش افزوده و جهت استراحت و اتراق مسافران و زائران، کاروانسراي مقابل عمارت را نيز اضافه نموده است.
از آثار زيباي تزئيني در داخل ايوان و تالار، فرسک يا ديوارنگارههايي است با نقاشيهايي زيبا از چهرههايي که هنوز روشن نگرديده که واقعاً مربوط به چه افرادي است. رنگ نقاشيها آبي و طلايي است که سينه سمت راست و چپ و پيشاني و ديوار شمالي تالار را زينت بخشيدهاند.
نقشها بهترتيب ذيل است:
نقش اول (در سمت راست). فرم چهره و پوشش مو شباهت به شاهعباساول دارد اما اهالي شيراز او را به نام «حافظ» ميشناسند.
نقش دوم در وسط پيشاني تالار، حضرت ابراهيم را در حال قرباني کردن اسماعيل نشان ميدهد.
نقش سوم در کنار نقش قبلي، نمايانگر شيخ صنعان و دختر ترساست.
نقش چهارم در ميانه کادر ترسيم حضرت موسي(ع) است.
نقش پنجم در سمت چپ ايوان از دراويش صوفي مسلک عهد سيدمعصوم عليشاه دکني است اما اين تصوير را اهالي شهر متعلق به «سعدي» ميدانند.
در ميانه عمارت حوض سنگي زيبايي به شکل مستطيل تعبيه شده و کف حياط نيز با تخته سنگهاي صاف و صيقلي پوشش داده شده است.
در فاصله کمي از حوض و در سمت جنوب آن قبور شش درويش در يک رديف و يک اندازه و قبر هفتم بهطور جداگانه و در فاصلهاي از آنها قرار دارد.
کاروانسرا و آبانبار قديمي با آبي خوشگوار و زلال و خنک در منتهياليه ضلع جنوبي باغ هفتتنان قرار دارد که از آثار معماري همين عهد (زنديه) است و با اختلاف زماني اندک، پس از بقعه بنا شده که در کل مجموعه کوچک و نفيس هفتتنان را در باغ ياس تشکيل دادهاند.