زباله، بلایجان طبیعت ایران
در تابستان، مردم گرمازده به دنبال فرصتی هستند تا خود را به خنکای سایه ساران درختان و رودهای جاری یا آبهای زلال آبشارهای ایران برسانند و به دنبال آن نمودار پذیرش گردشگر نیز سیر صعودی به خود میگیرد. چنانکه در هر تعطیلاتی موجی از گردشگران در گوشه و کنار طبیعت ایران خیمه میزنند. طبیعت ایران هرچه دارد، مدیون لطف خداست اما طبیعت امروز غرق در زباله است، زبالههایی که شهروندان از سر قدرناشناسی نعمت بزرگ طبیعت، در جنگل، دشت و… رها کردهاند.
متاسفانه به دلیل سطح پایین «سواد زیستمحیطی» بسیاری از شهروندان، پدیده »ریختن زباله در طبیعت»، بلایجان طبیعت شده است. کنار جادهها، «داخل تفرجگاهها»، «اطراف چشمهها و رودها و حتی رودخانهها، دامنه کوهستانها و مراتع رنگین و…» با «زبالههای تفریحی» شهروندان انباشته شده است. زبالهها علاوهبر ایجاد بیماری، تعفن و زشتی محیط زیست میتواند با آلوده کردن خاک، آب و هوا خسارات جبرانناپذیری بهبار آورد. جمعآوری و انبار زبالهها در فصل گرما باعث تخمیر غیرهوازی، سوختن خود بهخود، احتراق ناقص و آتشسوزی در جنگلها و مراتع، تولید گازهای متان، دیاکسیدکربن و منواکسیدکربن میشود که آلودگی هوا را بهدنبال دارد. طبیعت ایران با زباله چهره آلوده، نامطلوب و نامناسبی به خود گرفته و بدونشک از درجه زیبایی آن در طول زمان کاسته خواهد شد و کم نیستند تفرجگاههای زیبایی که چهرهشان بعد از چند سال «استفاده» یا در واقع «سوءاستفاده» توسط «طبیعتگردان» (بخوانید «تخریبکنندگان طبیعت») به محیطی آلوده تبدیل شدهاند.
راهکارهایی برای حل معضل زباله
راهکارهایی متفاوت برای «حل» این مشکل زیستمحیطی توسط نهادهای دولتی و عمومی، سمنها و شهروندان علاقهمند ارائه شدهاند. از جمله این «راهکارها» میتوان به «سوزاندن زبالهها»، «دفن زبالهها» و «نصب سطل یا بشکه برای جمعآوری زباله در کنار تفرجگاهها و مسیر جادهها» اشاره کرد. متاسفانه با وجود اجرای بسیاری از این به اصطلاح راهکارها، مشکل وجود این نوع زباله و پیامدهای ناشی از آن کماکان پا برجا بوده است.
گردشگران وظیفه دارند همه زبالههای تولیدی خود در زمان گردش در طبیعت و تفرجگاهها را با روشی مناسب (مثلا قراردادن در کیسه زباله مخصوص) با خود برگردانده و تحویل سیستم جمعآوری زباله شهری یا روستایی در نزدیکترین محل بدهند و«مدیریت زبالههای تولیدی (از هر نوع) تا تحویل به سیستم جمعآوری، بر عهده گردشگران« است.
اگر فعالان زیست محیطی، هر چند وقت یکبار و به مناسبتی خاص، در یک “اقدام سمبلیک” زبالههای این چنینی شهروندان نامسئول را جمع آوری میکنند،به معنی آن نیست که چنین کاری “وظیفه ذاتی و تعطیل ناپذیر ” آنها است. این اقدام از منظر زیست محیطی عمدتا “جنبه آموزشی و فرهنگ سازی” دارد. اروپاييها پس از جنگ جهاني دوم بهمدت ۱۵ سال بهصورت متوالي از رسانهها دربارهي حفاظت از طبيعت و احترام به آن تبليغ كردند تا اين موضوع در ميان مردم نهادينه شد.امید میرود رسانههای کشورما نیز آموزش و فرهنگ استفاده درست از طبیعت را دراولویت برنامههای خود قرار دهند.