تاریخ : یکشنبه, ۱۷ تیر , ۱۴۰۳ 1 محرم 1446 Sunday, 7 July , 2024
2

تبريز با عينک روسي

  • کد خبر : 49728
  • 18 فوریه 2019 - 16:21
تبريز با عينک روسي

مشاهدات گردشگر روس از شهرهاي آذربايجان در سال ۱۸۱۷ ميلادي تبريز با عينک روسي سفرنامه‌ها اسنادي دست اول براي بررسي تحولات جامعه ايراني و همچنين آداب و رسوم در گذر زمان است. در ادوار مختلف جهانگردان بسياري به مرزهاي ايران بزرگ سفر کرده و مشاهدات شان را ثبت و ضبط کرده اند. دراين بخش هر […]

مشاهدات گردشگر روس از شهرهاي آذربايجان در سال ۱۸۱۷ ميلادي

تبريز با عينک روسي

سفرنامهها اسنادي دست اول براي بررسي تحولات جامعه ايراني و همچنين آداب و رسوم در گذر زمان است. در ادوار مختلف جهانگردان بسياري به مرزهاي ايران بزرگ سفر کرده و مشاهدات شان را ثبت و ضبط کرده اند. دراين بخش هر هفته ، برشهايي از سفرنامههاي مختلف را خواهيد خواند. اين خوانشها دو سود عمده دارد، اولي آشنايي با سبک زندگي ايراني و اسلامي در گذر زمان است، سود دومش هم معرفي جاذبه هاي گردشگري کشور از زبان جهانگردان است. در خصوص مطلب پيش رو بايد اشاره کرد که دوره صفويه و بيش از آن قاجاريه ، دوره طلايي سفر گردشگران، بازرگانان و سياسيون به ايران است. مقطعي که از آن سفرنامههاي بيشمار اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي باقي مانده و امروز مرجعي است براي ارزيابي تاريخي و جغرافياي ايران در زمانهاي نه چندان دور.

«موريس دوکوتزبوئه» يکي از اشخاص وابسته به امپراتوري روسي است که در ۱۸۱۷ ميلادي همراه با سفير کبير روسيه به ايران سفر مي‌کند و پس از گذشت از تفليس، گرجستان و قفقاز وارد ايران مي‌شود.

آنها در زمان اقامت خود در ايران از ايروان، نخجوان، تبريز و زنجان ديدن مي‌کنند و همه اين مدت مهمان فتحعلي‌شاه و دربار او بوده‌اند. در متن پيش رو تنها بخشي از سفر او به «اوجان» يکي از روستاهاي اطراف تبريز را که تحت فرمان عباس ميرزا بوده را مي‌خوانيد. زماني که در ايران ماه رمضان بوده و شاه امکان ملاقات با عوامل روسي را نداشته است.

«بيست و ششم مه از تبريز خارج شديم. حکمران و عده کثيري از رجال و اعيان تا خارج از شهر از سفير مشايعت کردند. در دست راست کوهي مشاهده شد که از برف مستور بود. در «باسمنج» که قريه‌اي است در جنوب و محصور در تپه‌هاي سبز منزل کرديم، رودخانه‌اي به همين نام نيز در اين نقطه ملاحظه شد. شاهزاده عباس ميرزا به اهالي اين محل حکم کرده که چوب در اين مملکت خيلي گران و به مقادير صد گرمي به فروش مي‌رسد.

شب قبل چنان باد شديد و رگباري گرفت که اهالي به خدا ملتجي شدند در ايران برف زياد و باران کم است.‌‌ همان روز قاصدي از طرف عباس ميرزا آمد و نامه‌اي مبني بر احوالپرسي و اظهار ملاطفت از او به سفير رسيد. به قدري احترام گذاشته بود که به عادت مشرق‌زمين طرف چپ نامه را مهر کرده بود. اين کار در مشرق‌زمين جز در مورد احترام معنا نمي‌دهد.

روز بيست و هفتم راه ممتدي را بدون مشاهده يک درخت پيموديم، پس اين جنگل مرکبات کجاست؟ اين صحرا پر از گل مريم چه شد که علف هم در بيابان ديده نمي‌شود و جز افقي تيره و خسته‌کننده از سنگ‌هاي عريان چيزي به نظر نمي‌رسد. به هر تپه‌اي که مي‌رسيديم خيال مي‌کرديم از فراز آن چيز تازه‌اي خواهيم ديد ولي افسوس خيال خامي بود، چه افق را کوه‌هاي پي در پي و سنگلاخ‌هاي متعدد مستور کرده بود. بالاخره در کنار برکه‌اي که در جوار سعيدآباد است اردو زديم. آب آن به‌زحمت قابل شرب بود. در دست چپ جاده از بين دو کوه مي‌گذرد و به قدري به هم نزديک است که روشنايي در آن نفوذ نمي‌کند. قشون اسکندر مقدوني از اين راه که به اسم او معروف است، اسلحه به دست گذشته.

روز بيست و هشتم از کوهي بالا رفتيم که برفراز آن کاروانسرايي داير کرده بودند. با صداي مهيب زنگ شتران و قاطران خود را به قله آن رسانديم. پايين رفتن از اين کوه نيز بي‌خطر نبود. چشم‌انداز آن جلگه‌اي بود مستور از علف خشک و کاملا مثل کوه‌هاي اطراف آن. در ميان بيابان نقطه‌اي غير مرئي به نظر مي‌رسيد که تفريحگاه «اوجان» بود. اول اظهار سورچي‌ها را باور نکردم ولي کم‌کم ديدم آن نقطه شکل نارنجستاني به خود گرفت. تقسيمات داخلي اين عمارت از روي بصيرت انجام شده است و در عين حال نماي بيروني آن نيز بي‌سليقه ساخته نشده. راهرويي دو حياط را که دو مرتبه اتاق دارد از يکديگر جدا مي‌کرد. پنجره‌ها عموما از شيشه‌هاي رنگين که با صنعت مخصوصي ترکيب کرده بودند، مزين بود. جلوي اين بنا ايواني بود سنگي که به وسيله راه‌پله به باغ مربوط مي‌شد. اين باغ جديدا احداث شده و درختان آن به قدري جوان است که هنوز سايه پيدا نکرده.

نماي اصلي اين بنا به سبک ايران رو به يک طرف بود و تالار وسيعي داشت که مخصوص سلام وليعهد بود. چهار پرده نقاشي در اين تالار مشاهده شد که يکي صورت امپراتور خودمان و يکي صورت بناپارت بود. پرده ديگر جنگ بين روسيه و ايران را نشان مي‌داد که ايرانيان فاتح شده بودند. پرده چهارم مناظر سان و عمليات نظامي بود که ولايت عهد عظمي از قشون جديد خود در حضور پدر مکرمش ترتيب داده بود؛ در اين تابلو شاه سوار اسب بود و وليعهد رکاب او را بوسه مي‌زد. خيلي از همراهان اين وضع را حقارت‌آميز شمردند ولي نبايد آداب و رسومات مملکتي را با صفات اشخاص اشتباه گرفت. چه اين عمل ناشي از حس عبوديت خالصانه فرزند نسبت به پدر خويش است والا به اين ترتيب ژاپني‌ها را بايد پست‌ترين ملل عالم شمرد، نه تنها در مقابل شاه بلکه در برابر عموم سالخوردگان زانو مي‌زنند و حال آن‌که به عقيده من متکبر‌ترين مردم روزگارند.

بهترين نقطه قصر اوجان برج مربع وسيعي است که مشرف بر تمام عمارت و عبارت از تالار عريضي است که در آن شخص از گرماي تابستان مصون است. حياط‌ها تمام داراي حوض و در کنار آن حمامي دارد که تمام از سنگ مرمر ساخته شده، بالاخره جميع وسايل راحتي زندگاني در آن تامين شده است. هرچند منظره اين مکان شاهزاده عباس ميرزا را از ساختن اين بنا منصرف نکرده ولي لااقل باد شديدي که از هشت صبح تا شش بعدازظهر مي‌وزد بايد او را منصرف کرده باشد، نه فقط اين باد هوا را خنک نمي‌کند بلکه گرماي فوق‌العاده‌اي هم با خود به همراه مي‌آورد. در تمام اين بيابان جنبنده‌اي جز سار ديده نمي‌شود به علاوه صداي مرغان و عوعو سگان از سحر خواب را به سکنه اين محل حرام مي‌کند.

چندي که در اوجان مانديم خبر رسيد که شاه به سبب ماه رمضان قبل از ماه اوت فرنگي نمي‌توانند سفير را بپذيرند. اين موقع هنگام روزه گرفتن ايرانيان است و در تمام اين مدت نه به امري اقدام مي‌کنند و نه روز چيزي مي‌خورند و مي‌آشامند، حتي از شرب آب و کشيدن سيگار بر حذرند. طول يک ماه و اقامت ما در تمام اين مدت در اوجان دشوار بود. سفير کبير از مهماندار تقاضا کرد محل ديگري براي ما تعيين کند که لااقل درخت و سبزه هم داشته باشد. با اين تقاضا موافقت شده چند روز بعد به سفير اطلاع رسيد که دهي را که تا اينجا دو روز راه است براي اقامت ما تعيين کرده‌اند. اگرچه مي‌دانستم که ديگر جايي بهتر و مناسب‌تر از اين عمارت نخواهيم يافت ولي به هرحال خوشوقت شدم.»

مطالب دیگر در حوزه گردشگری را درتوریسم پرس دنبال کنید.

لینک کوتاه : https://sanattourism.ir/?p=49728

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.