تاریخ : دوشنبه, ۱۸ تیر , ۱۴۰۳ 2 محرم 1446 Monday, 8 July , 2024
1

سیدمحمد بهشتی :منشور حقوق بشر یک صلح مسلح است

  • کد خبر : 25214
  • 03 مارس 2018 - 15:14

سیدمحمد بهشتی :منشور حقوق بشر یک صلح مسلح است بهشتی منشور حقوق بشر را یک صلح مسلح دانست و گفت: «صلح مسلح یعنی اگر حق حکومت مرا بپذیری من با تو در صلح به سر می برم وگرنه تو را منقرض می‌کنم.» به گزارش صنعت و توریسم  به‌نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و […]

سیدمحمد بهشتی :منشور حقوق بشر یک صلح مسلح است

به گزارش صنعت و توریسم  به‌نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری،
سیدمحمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری این مطلب را در

چهارمین نشست تخصصی «ایران کجاست، ایرانی کیست» (مطالعات طرح آمایش سرزمین)
در محل سازمان برنامه و بودجه مطرح ساخت.

او با اشاره‌ای کوتاه به بحث‌های جلسه‌های گذشته، یکی از مهمترین بحران‌ها را
«شکارگر زدگی» دانست و بر لزوم توجه به محیط برخوردار، شکل گیری طبع فرهنگی
خاص در این محیط و تاثیرش بر سایر مناطق تاکید کرد.

او با بیان این نکته که انسان باید به رغم اکوسیستم در محیط برخوردار زندگی کند، گفت:
«اگر انسان بخواهد در محیط برخوردار  عضو اکوسیستم باشد باید به حداقل شرایط برای

زیست اکتفا کند همانطور که اسکیموها یا سرخپوست های شمال آمریکا رفتار کردند.»

بهشتی لازمه ایجاد شرایط حداکثری زیست مثل تمدن و مدنیت را در محیط برخوردار
را قرارگیری انسان علیرغم اکوسیستم دانست.

او در توضیح “علیرغم اکوسیستم زندگی کردن” گفت: «در این شرایط باید تعادل
ناپایدار ایجاد کرد و تعادل به معنی ایجاد کردن وضعیتی است که  قابل تداوم باشد.»

به گفته او، تعادل در محیط برخوردار برای انسانی که به دنبال ایجاد شرایط حداکثری
زیست است، موکول به داشتن شرایط ناپایدار خواهد بود.

او با اشاره به مبارزه انسان با طبیعت در محیط برخوردار گفت:
«در این شرایط همواره یک محیط بیرون و یک محیط درون وجود دارد و انسان همواره

در تضاد با محیط بیرون بوده و مرزهای مشخصی دارد که براساس آنها محیط
درون امن و محیط بیرون نا امن محسوب می شود.»

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: بهترین شرایط برای این
انسان در محیط مصنوع، وجود منابع و نبود موانع است.

انسان شکارگر، فاعل فعال است

او در توضیح ویژگی های انسان ساکن محیط برخوردار گفت: «او خود را فاعل فعال
می داند، فاعلی که با فعالیت خود موفق به ایجاد محیط مصنوع شده و هر چیزی
محصول اراده او است.»

به گفته او، وضعیت شکارگر یا فردی که در محیط برخوردار زندگی می کند،
به گونه ای است که گویی در قفسی نشسته که محیطی امنی است و

دزدانه بیرون رفته و منابعی را به چنگ اورده و به محیط مصنوع خود می آورد.

محیط برخوردار و شناخت در تاریکی

بهشتی در ادامه به تفاوت شناخت در روشنایی و تاریکی اشاره کرد و گفت:
«انسان در تاریکی و در خانه خودش بهتر و بی خطرتر می تواند راه برود اما

همین فرد برای پیدا کردن مسیر در خانه ای غریبه دچار زحمت و حتی خطر
خواهد شد چرا که در روشنایی نسبت به این مکان شناخت پیدا نکرده است.»

او با اشاره به تفاوت های شناخت در تاریکی و شناخت در روشنایی گفت:
«برای فردی که در محیط برخوردار زندگی می کند، محیط بیرون ناشناخته است

و شناختی که او نسبت به محیط بیرون کسب می کند شناخت در تاریکی خواهد بود.»

به گفته او، شناخت در تاریکی باعث شکل گیری این باور می شود که همه
چیزهای بیرون با او یا بر او است به عبارت دیگر یا منبع است یا مانع.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: «بر همین اساس هر چیزی
اگر منبع یا مانع باشد برای این فرد مهم است و بقیه چیزها برای او بی معنی و بی
ارزش هستند.»

او با بیان این نکته که در بینش شکارگر، حق ناشی از سلطه است، گفت:
«میل به کشورگشایی میلی بسیار طبیعی و عادی است و وقتی این کار توسط

مردانی با توان کافی و با موفقیت انجام شود همواره مورد تحسین قرار می گیرند
اما اگر توان کافی نداشته باشند شایسته سرزنش شدید هستند.»

او با بیان این نکته که سامانه مصنوع حاصل اراده و فاعلیت خود انسان شکارگر
است، گفت: «اراده در نزد انسان شکارگر بسیار اصالت داشته و جهان به دایره ای

از جبر و اختیار تقسیم می شود و محیط مصنوع مظهر اختیار است.»

بهشتی در ادامه به سلطه اشاره کرد و گفت: «هر چیزی که انسان شکارگر بر
آن سلطه پیدا کند، موجودیت داشته و به رسمیت شناخته می شود و این امر

حتی در حوزه علم نیز مشاهده می شود به عبارت دیگر علم از نظر انسان
شکارگر چیزی است که تحت سلطه اش قرار بگیرد.»

دیدگاه انسان شکارگر درباره عدل

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری درباره دیدگاه انسان شکارگر درباره
عدل نیز گفت: «اگرچه عدل در نگاه کلی به معنی قرارگیری هر چیزی در جای

خود است اما در محیط برخوردار و با دیدگاه انسان شکارگر یعنی قرارگیری همه
چیز در جای خود با محوریت انسان.»

او افزود: «این در حالی است که عدل در محیط مساعد یا مستعد، قرارگیری هر
چیزی در جای خود اما فارغ از انسان تعریف می شود و بنابر این تعریف انسان باید
عضو این سامانه شده و در جای خود قرار گیرد.»

بهشتی گفت: «انسان با خروج از قلعه در محیط برخوردار با مانع یا منبع مواجه
می شود و به رغم وجود داشتن چیزهای بسیار دیگر در محیط، هیچ کدام از آنها

برای انسان شکارگر موضوعیت و اهمیت ندارد.»

او افزود: «به عبارت دیگر او هرگز  با معادله محیط سروکار ندارد بلکه فقط با
معادله خودش سروکار دارد و به صورت گزینشی با محیط برخورد می کند و

معادلات همواره کم مجهول است این در حالی است که به طور مثال در
محیط مساعد کل سامانه  به رسمیت شناخته می شود.»

او برای شفاف شدن موضوع به یک مثال تاریخی اشاره کرد و گفت:
«قبل از ورود تمدن رم به اروپا، مردم کلت در این سرزمین ها ساکن بودند که

امروز بازمانده های آنها بین اسکاتلندی ها هستند.»

او افزود: «با پیشروی رومی ها در اروپا، مردم کلت عقب و عقب تر رانده شدند تا
جایی که گویی همه این مردم در اقیانوس ها دفن شدند تا این که بعد از سقوط رومی ها،

مردم کلت توانستند به سرزمین های خود بازگردند اما بار دیگر تمدن مسیحی قرون وسطایی
و سپس تمدن جدید این مردم را عقب راند تا جایی که  امروز هم در انگلستان

شاهد درگیری این مردم و دولت انگلیس هستیم این در حالی است که هم اکنون
این مردم تا منتهی علیه زاویه های اروپا گم شده اند.»

بهشتی با تاکید بر این نکته که طبع اروپایی ها اقتضای محیط آنها است گفت:
«اگر اروپایی با طبع شکارگر نبود، هرگز تمدن اروپا پدید نمی آمد و قاره امریکا
کشف نمی شد.»

به گفته او، بسیاری از تحولات از جمله انقلاب صنعتی اتفاق نیز نمی افتاد و
همه اینها هنر طبع شکارگر است که می تواند چنین دستاوردهایی برای خودش
و کل بشریت داشته باشد.

مجسمه برنزی چهار اسب، نماد ثروت اروپا در ادوار مختلف

او در توضیح یکی دیگر از ویژگی های محیط مصنوع گفت: «این محیط مانند یک
گاوصندوق عمل می کند یعنی چون مقصود زندگی این انسان سعادتمندی در

محیط خودساخته است بنابراین هر منبعی را که بیرون از این محیط به دست
می آورد وارد محیط مصنوع می کند تا از آن بهره مند شود.»

او با بیان این که آتن قلب تمدن یونانی بود گفت: «در آن زمان هر ثروتی که یونانی ها
به دست می آورند را به آتن انتقال می دادند و آتن به نوعی مظهر تجمل،
ثروت و شکوه بود.»

بهشتی گفت: «وقتی اسکندر مقدونی به دولت شهرهای یونانی حمله کرد
همه ثروت را به مقدونیه انتقال داد و زمانی که رومی ها قبل از میلاد مسیح

موفق شدند امپراطوری مقدونیه را از بین ببرند نه تنها همه آن ثروت را به
شهر رم منتقل کردند بلکه دانش و تمدن یونانی را هم به رم انتقال دادند و
رم کاملا متحول شد.»

او افزود: «بعد از فروپاشی رم، بخش قابل توجهی از این ثروت به شهر
قسطنطنیه در روم شرقی منتقل شد.»

او با اشاره به وجود مجسمه ای برنزی شامل چهار اسب به نشانه پیروزی گفت:
«در گذشته تصور می شد این مجسمه متعلق به قسطنطنیه (استانبول فعلی)

بوده اما بعد از بررسی ها مشخص شد احتمالا متعلق به عصر یونان بوده است
که این موضوع نشان می دهد احتمالا این مجسمه ها در آتن ساخته شده و به

رم و بعد قسطنطنیه منتقل شده و به عنوان نماد پیروزی از آن استفاده می شده است.»

به گفته او، در ۱۲۰۴ میلادی وقتی ونیزها همراه با لشکر صلبیون به قسطنطنیه حمله
می کنند و برای نخستین بار شهر نفوذناپذیر قسطنطنیه سقوط می کند این اسب ها

را به ونیز انتقال داده و در کلیسای سن مارکو را به عنوان نماد پیروزی خود نصب می کنند.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری افزود: «وقتی ناپلئون در ۱۹۹۷اروپا را
فتح می کند و حکومت ونیز را بعد از ۱۱۰۰ سال استقلال و خودکفایی از بین می برد،

مجسمه این چهار اسب را به عنوان نماد پیروزی خود به شانزه لیزه پاریس انتقال می دهد
و همه ثروت اروپا را به پاریس منتقل می کند.»
Tourism Press

لینک کوتاه : https://sanattourism.ir/?p=25214

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.